هی پسر اینجا جای بچه ها نیست
ویکتور چرخشی زد و خواست سر سرباز را با دستش جدا کند، دست ویکتور به گردن سرباز خورد اما چیزی نشد.
سرباز: هی احمق، چطور جرات می کنی به من دست بزنی؟
ویکتور: اوه...
سرباز: فاز نداری گم شو پسره احمق!
ویکتور سرش را خم کرد.
سرباز: اوه، ببخشید، به نظر می رسد که من زیاده روی کردم...
ویکتور با عصبانیت سرش را بلند کرد و سرباز لحظه ای از ترسید.
سرباز به آرامی عقب رفت و با بیرون ریختن هاله قرمز از بدن ویکتور که بسیار ترسناک بود شروع به فرار کرد و با خود گفت:
چرا فرار میکنم؟؟؟ اصلا دست من نیست... پس به این میگن غریزه بقا...؟
فرمانده دستش را روی سر ویکتور گذاشت و با تمسخر گفت: پسر جون، از اینجا برو، اینجا محل ارتش است.
فرمانده زن جوانی بود با بلوند و چشمان سیاه.
ویکتور: بله اشتباه کردم...
فرمانده: افری..
ویکتور: من اشتباه کردم... باید همین الان تو را بکشم!
فرمانده با تعجبی که روی صورتش بود گفت: چیکار کردی؟
و سپس همه افراد حاضر با حالتی مبهوت به ویکتور نگاه کردند و به زودی همه شروع به خندیدن کردند.
فرمانده نگاهی به کیفش انداخت و خنجری را بیرون آورد و به ویکتور داد و گفت: اگر می توانی ما را بکش!
خنجر جدید به نظر می رسد، اما برای کشتن خیلی خوب به نظر نمی رسد.
ویکتور خنجر را در دست گرفت و نیشخندی زد.
This content has been unlawfully taken from Royal Road; report any instances of this story if found elsewhere.
با دستان خود قبر خود را حفر کنید
سرباز: چی میگی کوچولو؟
ویکتور دست فرمانده را قطع کرد و با چرخش فرمانده به دو نیم شد
_ این.. این پسر.. لعنتی... فرار کن...
چند دقیقه بعد...
کنار درب ورودی طبقه 1 پر از خون بود، ساختمان ها و جاده قرمز رنگ شده بود و نور خورشید به خون برخورد کرد و صحنه ترسناکی را رقم زد.
[۱۲۰ سرباز کشته شدند...]
[ سطح شما ارتقا یافته است! 1 واحد به آمار شما اضافه شده است.]
[ 100 سکه دریافت شد ]
[0.1 واحد برق به شما اضافه شد]
[واحد سرعت 0.2 به شما اضافه شد]
[0.1 واحد اطلاعات به شما اضافه شد]
ویکتور: هوم، زیاده روی کردم، میرم سیستم رو ببینم چی داره.
[فقط 2 گزینه وجود دارد 1: خود ارزیابی
2: جعبه را با یک سکه باز کنید]
ویکتور: جعبه را باز کن
[ لیست جعبه ها
5: دسته ناخواسته (بیشتر اقلام از دسته D به پایین) قیمت هر جعبه: 100 سکه
4: کلاس معمولی (بیشتر دستگاه های کلاس C و B) 500 سکه قیمت دارند
3: کلاس بالا (بیشتر دستگاه های کلاس B و A) 2 هزار سکه قیمت دارند
2: رده سنت (بیشتر دستگاه های دسته A و A+، احتمال کم برای دستگاه های رده AA و AA+) هزینه: 10 هزار سکه
1: دسته شیطان (عمدتا دستگاه های دسته AAA و AAA+
و احتمال کم برای دستگاه های کلاس S) 1 میلیون سکه هزینه دارد
0: رتبه الهی (بیشتر SSS+ و شیطان و در بهترین حالت رتبه الهی) 100 میلیون سکه هزینه دارد.
کلاس بی نهایت (بیشتر کلاس الهی و احتمال بسیار کم برای اقلام کلاس بی نهایت) ارائه 1000 نفر
ویکتور با چهره هیجان زده: دسته سطل را باز کنید
[در حال محاسبه...]
[شما یک شمشیر آهنی دریافت کرد]
ویکتور شمشیری در دست داشت
شمشیر جدید بود و رنگ نقره ای براق داشت که نور را منعکس کرد.
و صفحه ای در مقابلش باز شد
[ نوع: جنگ /// نام سلاح: شمشیر آهنی /// دسته: ا
هنگام استفاده: قدرت: +8 سرعت -1
ویکتور با صورت قرمز و چشمان قرمز: می خواهم برای جعبه بی نهایت بکشم! پیف ها!